خاطرات

یک روز به دنبال مکانی آرام و خوشبو برای فکر کردن بودم. یهو به یاد حرف یکی از دوستانم افتادم که می گفت یک مرکز مدیتیشن وجود دارد که به ارائه خدمات مراقبت از جسم و روح مشغول است. بنابراین من با خوشحالی به سرچ آن سایت آن مرکز پرداختم. با توجه به آدرسی که در سایت بود به سمت مرکز مورد نظر رفتم. وقتی وارد مرکز شدم هوای خنک و معطری را حس کردم. بوی خوش عود در فضا پیچیده بود و این ترکیب عجیب مرا به خود جذب کرد. رایحه بسیار منحصر به فرد و دلپذیری بود و بعد مرا به اتاق کوچکی با نور طبیعی منتقل کردند.

این اتاق کوچک یک پنجره بزرگ مشرف به زمینی سرسبز با گل های معطر و درختان بلند داشت. صدای آب جاری را که از یک فواره کوچک در باغ می شنیدم بلافاصله آرامم کرد.
مربی مدیتیشن آقای رضایی که بسیار آرام بود و با یک لباس سفید تمیز و عینک آفتابی روی صورتش در این اتاق منتظر من بود به من لبخند زد. در اونجا بود که متوجه شدم که او از اسطوخودوس برای خوشبو کردن این مکان استفاده کرده است. این عطر مانند یک حلقه جادویی محیط را به مکانی خاص و متفاوت تبدیل کرد.
آقای رضایی به من گفت که در این زمان باید تمام حواسم را در درون متمرکز کنم و با تنفس عمیق و مراقبه ذهنم را پاک کنم. به دستوراتش گوش دادم و آروم نشستم. با هر نفس عمیق، عطر اسطوخودوس عمیق تر و آرام تر می شود و من توانستم به مدیتیشن مورد علاقه ام فرو روم.

بعدا از او پرسیدم که این عطری که در آنجا پیچیده بود چه بود گفت عود و من گفتم من تاحالا عودهای زیادی را استشمام کرده ام این خیلی متفاوت بود گفت که از سایت فروشگاهی انلاین رفرششو خریدم.